loading...

پرواز و سقوط بانوی ایرانی

بازدید : 317
يکشنبه 26 مهر 1399 زمان : 6:37

داشتم‌ی فیلم رو برا خواهر گرامی‌توضیح میدادم که ...

چنان‌ی پراید لایی کشید به سرعت فلان به سمتم اومد

فقط به این فکر کردم که خواهری چیزیش نشه

خدارو دیدم و برگشتم .

دستامو گذاشتم رو کاپوت و پاهامو بردم بالا که آسیب نبینن

همه فک کردن بدلکارم

چند قدم جلوتر وایساد و پرت شدم جلو ماشین

نشستم و سریع خودمو جمع کردم ک نگرانم نشن

از راننده عذر خواستم که نگرانش کردم

اومدم تو ایستگاه اتوبوس تا خواهر فشارش بیاد بالا

چنان ترسیده بود رنگش رفت و فشارش افتاد.

قضیه اینه ک روی پل عابر ما همیشهههههه

معتاد و دزد ثابت هست و فقط شیفتاشون عوض میشه

منم وسیله امانت دستم بود نمیشد ریسک کنم .

خلاصه که خدا بغلم کرد .

پارسال همین موقع بود ک کمرم ب فنا رفت .

خواهر گرامی‌میگن ینی سال بعد چی میشه​​​​​​​

حاضری با خودت ازدواج کنی

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی