خواب دیدم با خواهر گرامی
از خونه یکی زدیم بیرون و یهو روسری و مانتو رو
درآوردیم و شروع کردیم راه رفتن .
بعد طی کردنی مصافت طولانی برگشتیم و من وارد
ی بازی شدم که قابلیتاش رو خودم پیاده میشد
چقدر جذااااااب بود لعنتی . یهو قدرت پرواز کردن بهم داد
از دست پلیسا فرار کردم و داشتم اوج میگرفتم باتریم تموم شد.
وای از روی بام همسایهها جا به جا میشدم و
هی پلیسا اخطار میدادن ...
کاش بیدار نمیشدم
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۹/۰۸/۰۹ساعت ۱۱:۵۴ ق.ظ& توسط پروازم
|